امام حسین(ع)

تماشای اسیران

سیر نمایشگاهی مقتل امام حسین (ع) فلما قاربوا الكوفة اجتمع اهلها للنظر الیهن پس چون نزدیک کوفه شدند، مردم برای تماشای اسیران گرد هم آمدند….

دلبند کوچکم

سیر نمایشگاهی مقتل امام حسین (ع) وقال لزینب ناولینی ولدى الصغیر حتى أودعه… و به زینب گفت: دلبند کوچکم را بیاور تا با او خداحافظی

خیمه ها را به آتش بکشند

سیر نمایشگاهی مقتل امام حسین (ع) یابن ذي الجوشن! أنت الداعي بالنار لتحرق على أهلي، أحرقك الله بالنار ای پسر ذی الجوشن! این تویی که

آواز غمناك

سیر نمایشگاهی مقتل امام حسین (ع) ثم نادت بصوت حزين يفزع القلوب سپس به آواز غمناك فرياد برآورد، طوری که ناله اش دل ها را

ملاقات با خدا

سیر نمایشگاهی مقتل امام حسین (ع) هکذا ألقی الله مخضبا بدمی… به همین حال خدا را ملاقات می کنم که آغشته به خون خود باشم.

یاران وفادار

سیر نمایشگاهی مقتل امام حسین (ع) أَمَّا بَعْدُ، فَإنِّی لَا أَعْلَمُ أَصْحَابًا أَوْفَی مِنْ أَصْحَابِی اما بعد، به یقین که من یارانی وفادارتر از یاران

حریم پیامبر خدا

سیر نمایشگاهی مقتل امام حسین (ع) هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللّهِ؟ آیا کسی هست که از حریم پیامبر خدا دفاع کند؟ حسین

دختران پیامبر خدا

سیر نمایشگاهی مقتل امام حسین (ع) پس دختران پیامبر خدا لباس ماتم پوشیده، پا برهنه و گریان از خیمه ها بیرون آمدند… به هنگام آتش

قاسم بن الحسن علیه السلام

سیر نمایشگاهی مقتل امام حسین (ع) کودك را به سینه خود چسباند… سپس گفت: خدایا هرگز آن ها را نبخش! حسین بن علی علیه السلام

طفل خردسال

سیر نمایشگاهی مقتل امام حسین (ع) ای مردم! اگر به من رحم نمی کنید به این طفل خردسال رحم کنید. حسین بن علی علیه السلام

امر به معروف و نهی از منکر

درس هایی از عاشورا امر به معروف و نهی از منکر در وصیتش به برادرش محمدبن حنفیه نوشته بود: من نه جاه طلبم، نه کامجو،

شجاعت

درس هایی از عاشورا شجاعت هر چند تنهاتر می شد. نیروی بیشتری می گرفت. تا جایی که یکی از افراد دشمن گفته بود: به خدا